ای وای..

این حجم استرس امروز واقعا قابل تحمل نیست. ضربان قلبم رفته بالا، خوابم نمیبره و گرسنه نیستم.

بدنم درست تشخیص  داده استاتوس استاتوسه ستیز و گریزه

دلم میخواد..

دلم میخواد یه پل بلند پیدا کنم برم بالای عرشه ش شلوارمو بکشم پایین و سره کیرمو بگیرم بالا بعد بشاشم. پله انقد بلند باشه که وقتی تموم میشه شاشیدنم هنوز اولش به زمین نرسیده باشه و همشو یه جا در حال سقوط ببینم.

گاهی هم جنس

گرا یا باز بودن فرق نداره وقتی جذب زیبایی اندام و ظرافتش میشی..دیوانه کننده بود سفیدی سینه و کنتراست قهوه ایِ نوکش

ناگهان تو دیگر تو نیست

هر روز در حال پیشرفت یا پسرفت سمت یه نسخه آپدیت شده از خودم هستم..یه نسخه با قابلیت های جدید.. امروز بی تفاوت بودن نسبت به موضوعی که چند وقت قبل براش ذوق میکردُ رو کرد..
نمیدونم پسرفت بود یا پیشرفت از نظر شما چون اسم گذاشتن واسش بستگی به روحیه شما و حالتون تویه این لحظه داره اما برای خودم یه حس تازه بود..بی تظاهر و لاپوشونی بگم، وقتی بهش گفتم تو دلم خالی شد یکم چشام داغ شد..اما گفتم..گفتم و فهمید.
این قابلیت خود زنی جدیدا اضافه شدهدبهم..هر روز هم داره آپدیتش از مرکز میاد.

دویدن سمت هر جا جز اینجا

هر وقت عنوانم از من محبوب تر شد فرار کردم..فقط فرار و فرار و فرار..

سمت کجا؟

مهم نیست